بدون عنوان
سلام من بالاخره از تعطیلات برگشتم. خیلی به ما خوش گذشت. جاتون خالی بود. همه جاهای دیدنیه شهر اصفهان رو رفتیم دیدیم. مثل باغ پرندگان. باغ گلها. منار جنبان. سی و سه پل. خلاصه این اولین سفر من به شهر زیبای اصفهان بود و خیلی خوب بود. اونجا کلی با خاله ثریا بازی کردم. مامانم میگه اونجا خیلی اذیتش کردم. ...
نویسنده :
مامان هما
16:12
من و مامانی
باغ گلها
سفر
اول سلام میگم به هر کسی که این مطلب رو میخونه. بعدشم اینکه ما تصمیم گرفتیم امروز بریم اصفهان واسه همین شاید چند روزی از من خبری نباشه. دلمم واسه همه دوستام تو اینجا خیلی تنگ میشه. نی نی گوگولیه منم الان خوابه منم دیگه باید کم کم پاشم و وسایلمون رو جمع کنم. این اولین باریه که با اقا کوروش میریم اصفهان و امیدوارم که به پسر نانازم خوش بگذره. اول خودمون ٣ تا میریم بعدشم فکر کنم خاله ثریا و همسرش ( عمو کاووس ) هم بیان پیش ما و کلی با هم خوش بگذرونیم. ...
نویسنده :
مامان هما
10:50
میوه خوردن جوجو
دوستت دارم
جیجلی مامی
پسر نانازیه مامی الان خوابه. باباییشم داره بفرمایید شامو تماشا می کنه. منم ک ه مامیشم مشغول وبلاگ بازیم. امروز خاله سارا و خاله ثریا و خاله شهین ( دوستم ) خونمون بودن. اقا کوروشم حسابی باهاشون بازی کرد بعدشم شیرشو خورد و خوابید. نینیم کلی شیطونی کرد. بیچاره بچم وقتی با خاله ثریا بازی می کرد سرشم خورد زمین یه عالمه گریه کرد ولی زودم یادش رفت. خلاصه سر تونو درد نیارم جیجلیه منم الان خوابه منم دلم براش تنگ شده. ...
نویسنده :
مامان هما
23:05
بدون عنوان
امروز جمعهست. ما هم تازه از خواب بیدار شدیم و صبحانه خوردیم و تصمیم گرفتیم ٣ تایی بریم پیکنیک. اقا کوروشم حسابی داره همه چیزو میریزه بهم. اصلا من نمیدونم این بچه با این یه وجب قدش چطوری این کارارو میکنه؟ ...
نویسنده :
مامان هما
8:55